همانطور که در مقاله انواع طلاق در نظام حقوقی ایران گفته شد،زن حق طلاق ندارد و اصولا نمی تواند اقدام به طلاق کند؛ اما این قاعده کلی، استثنائاتی دارد که به طور تفصیلی در این مقاله بدان ها خواهیم پرداخت.

دو راه برای اقدام به طلاق از طرف خانم بدون نیاز به رضایت همسرخود وجود دارد:

۱: فسخ نکاح

۲:طلاق

فسخ نکاح:

به گمان غالب اشخاص غیرحقوقی،طلاق و مرگ، تنها راه های جدایی زن و شوهر از یکدیگر می باشد؛ در صورتی که این تصور کاملاً اشتباه است و راه های دیگری نظیر فسخ نکاح برای پایان دادن به عقد ازدواج وجود دارد.

عقد نکاح (ازدواج):

مانند سایر عقود قانون مدنی، یک نوع عقد محسوب می‌شود؛ در نتیجه در موارد معینی قابل فسخ می باشد.

تدلیس مهمترین راه فسخ عقد:

یکی از دستاویز هایی که که زن می تواند عقد خود را یکطرفه منحل سازد و از بین ببرد و از این طریق، نقیصه نداشتن حق طلاق خود را جبران سازد، تدلیس می باشد.

تدلیس: تدلیس به معنای حیله،نیرنگ و فریب می باشد و زمانی که از تدلیس در عقد نکاح صحبت می شود،منظور حیله یا دروغی است که یکی از طرفین برای طرف دیگر به کار برده است و عقد مبتنی بر این دروغ واقع شده است.

ماده۱۱۲۸ قانون مدنی در این خصوص اشعار می دارد:

«هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده باشد و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مشروط بوده،برای طرف مقابل حق فسخ ایجاد خواهد شد، خواه وصف مذکور در عقد آمده باشد یا عقد  متبانین بر آن واقع شده باشد.»

همانطور که در بالا اشاره شد، نیازی نیست که صفت یا وصف خاص لزوما در عقدنامه آمده باشد،همین که عقد مبتنی(در علم حقوق به آن شرط تبانی می گویند) بر آن شرط، واقع شده باشد،کافی می باشد.

این وصف یا صفت می تواند هر چیز عرفاً با اهمیتی باشد مانند:

عدم داشتن بیماری خاص،مال دار بودن و …

حق فسخ تدلیس باید فورا اعمال شوداختیار فسخ نکاح به علت تدلیس باید فوری اعمال شود، در غیر این صورت این حق از بین خواهد رفت.

ماده ۱۱۳۱ قانون مدنی در این خصوص اشعار می دارد:

«خیار فسخ، فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد، بعد از اطلاع به علت فسخ نکاح،نکاح را فسخ نکند، خیار او ساقط می‌شود به شرط این که علم به حق فسخ و فوریت آن داشته باشد تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از خیار لازم بوده به نظرعرف میباشد.»

فوری بودن خیار تدلیس:

نکته دیگری که باید برای اعمال کردن و استفاده کردن از حق فسخ به علت تدلیس بدانید این است که باید فوراً بعد از اطلاع از دروغ یا فریب طرف مقابل اقدام کنید؛ در غیر این صورت این حق از بین خواهد رفت. به طور مثال اگر زنی متوجه شود که همسر او مدیرعامل شرکت نبوده و بعد از مدت طولانی بخواهد عقد را فسخ نماید، این حق از بین خواهد رفت.

مصادیق تدلیس:

همانطور که در بالا گفتیم، تدلیس به معنای فریبی است که عقد با توجه به آن دروغ و فریب واقع می شود و در صورتی که آن دروغ در کار نمی بود،طرف مقابل رضایت به عقد نمی داد.

با توجه به توضیحات بالا می توان گفت مصادیق تدلیس کاملاً عرفی است و از شخصی به شخص دیگر کاملاً متفاوت می باشد.

مصادیق تدلیس می تواند شامل:

پولدار بودن،داشتن سمت دولتی،داشتن سن خاص،عدم ازدواج قبلی یا هر دروغی  که برای طرف دیگر عقد اهمیت ویژه دارد، باشد.

طلاق از طرف خانم:

به طور کلی تنها استثنائاتی که خانم‌ها می‌توانند یکطرفه و بدون رضایت مرد، از همسر خود طلاق بگیرند، سه مورد می باشد:

  1. داشتن یا گرفتن وکالت در طلاق (حق طلاق)
  2. اقدام به طلاق از طریق عسر و حرج
  3. وکالت در طلاق (حق طلاق)

همانطور که در مقاله  انواع طلاق در نظام حقوقی ایران  گفته شد؛ طبق قانون اسلام و قانون ایران، زنان اجازه و حق طلاق ندارند واین موضوع باعث سوء استفاده های بسیاری از مردم، از این نقص قانون گشته که با بلاتکلیف گذاشتن همسر خود اقدام به آزار و اذیت آنها میکنند.

علم حقوق مسیرهای مختلفی برای مرتفع کردن یک بی عدالتی دارد،حتی اگربا محدودیت هایی همچون مذهب درگیر باشد.

درگرفتن وکالت در طلاق که در عرف، به حق طلاق مشهور است،برخلاف اصطلاح رایج، زنانی که وکیل در طلاق خود هستند، در واقع حق طلاق ندارند بلکه از طرف شوهر خود،حق اقدام جهت مطلقه کردن خود دارند.

در هر صورت چه نام آن را وکالت در طلاق بگذاریم و چه حق طلاق،هدف یکی است و زن به وسیله آن می تواند خود را مطلقه سازد.

در گرفتن وکالت در طلاق باید به چه مواردی توجه داشته باشیم؟

در گرفتن حق طلاق باید به این نکته توجه کنیم که اختیارات وکالت در طلاق، باید به طور کامل گرفته شود و در صورتی که این اختیارات وکالتی ناقص گرفته شود، عملاً این وکالت در طلاق بی‌فایده می‌شود.

اقدام به طلاق از طریق عسر و حرج

عسر و حرج در اصطلاح به معنای گرفتار شدن در سختی است که آن سختی عادتاً و نوعا غیر قابل تحمل باشد.(ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی)

در فقه و اسلام قاعده ای به نام قاعده «نفی حرج» وجود دارد که از آیه ۷۸ سورۀ حج(وَ مٰا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ… )گرفته شده است.

حال خانم هایی که وکالت در طلاق ندارند و همسرشان حاضر به طلاق آنها نیستند و زندگی با شوهرشان آنها را  دلیلی در عسر و حرج قرار می‌دهد،می‌توانند با اثبات عسر و حرج خود از دادگاه اجازه طلاق بگیرند. در صورتی که دادگاه خانواده عسر و حرج خانم را احراز کند، شوهر را الزام به طلاق دادن خانم می کند و در صورتی که شوهر به هر دلیلی به طلاق همسر خود الزام نشود، دادگاه طبق قاعده فقهی «الحاکم ولی للممتنع» از طرف مرد مبادرت به مطلقه کردن خانم می کند.

مصادیق عسر و حرج:

به طور کلی عسر و حرج در قانون به دو دسته کلی تقسیم می شود:

۱: عسروحرج مصرح

۲: عسر و حرج تصریح نشده

عسر و حرج مصرح:

عسر و حرج به معنای سختی عادتا غیر قابل تحمل می باشد. این سختی می‌تواند شامل هر موضوعی باشد که خانم را در سختی می اندازد؛ اما باید غیرقابل تحمل بودن سختی اثبات شود و هر سختی شامل حکم عسر و حرج نمی شود. اما قانونگذار در مواردی برخی سوء معاشرت ها را  عسر و حرج مسلم انگاشته و در نتیجه نیازی به اثبات غیرقابل تحمل بودن رفتار مد‌‌ نظر وجود ندارد.

موارد و مصادیق عسر و حرج مسلم:

در قانون مدنی موارد محدودی از سوء رفتارها عسر و حرج شناخته شده اند و نیاز به اثبات غیرقابل تحمل بودن این رفتارها نمی باشد. تمامی این موارد در مواد ۱۱۲۱ الی ۱۱۳۲ قانون مدنی آمده است که عبارتند از:

  1. مرد زندگی مشترک را حداقل به مدت ۶ ماه پشت سر هم ترک کرده باشد.
  2. مرد زندگی مشترک را حداقل به مدت ۹ ماه متناوب ترک کند.
  3. اعتیاد مرد به مشروبات الکلی و مواد مخدر به دو شرط:الف: این اعتیاد به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد کند ب: عدم خودداری زوج از مصرف یا ترک مواد مخدر و مواد الکلی.
  4. محکومیت شوهر به حبس بیش از پنج سال.
  5. ضرب و شتم یا هرگونه سوء رفتار که با توجه به شرایط خانم برای وی غیر قابل تحمل باشد.
  6. مبتلا شدن همسر به بیماری‌های روانی یا سرایتی که اساس زندگی مشترک را مختل می کند.
  7. غیبت شوهر بیش از ۴ سال متوالی با رعایت شرایط قانونی

عسر و حرج تصریح نشده:

عسر و حرج به معنی سختی می باشد که غیر قابل تحمل است، در نتیجه در شرایط گوناگون، نسبت به افراد مختلف می‌تواند متفاوت و متعدد و البته نسبی باشد.

تبصره ماده ۱۱۳۰ در این خصوص اشعار می دارد:

«عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و…»

با توجه به توضیحات بالا و با توجه به عرف و وضعیت خانم، موارد متعددی می تواند مصداق عسروحرج قرار گیرد که برخی از این موارد عبارتند از:

۱- ازدواج مجدد آقا بدون اجازه همسر، چه به صورت دائم باشد و چه به صورت موقت.

۲- خیانت شوهر

۳- کراهت شدید خانم نسبت به آقا

۴- بد اخلاقی مرد

۵: عقیم بودن مرد

۶: جلوگیری مرد از بچه دار شدن به دلیل نا موجه

و….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *